افراد، غالبا در تشخیص تفاوتهای موجود بین اختلالات شخصیت مرزی، خودشیفته و ضداجتماعی- اختلالات شخصیت خوشهیB- دچار تشکیک میشوند.
«اختلال شخصیت خودشیفته» یکی از مهمترین و شاید بتوان گفت رایجترین انواع اختلالات شخصیتی است که در افراد بروز میکند. شخصیت خودشیفته، بخشی از اختلالات شخصیت نمایشی است که فرد در آن، خودش را شخصیت بسیار مهم و محور هر چیزی میداند. این افراد خود را بسیار خاص، بزرگ و مرکز هر کار، اتفاق و رخدادی میدانند که دیگران باید به آنها خدمت کنند. بنابراین، فرد مبتلا به «اختلال شخصیت خودشیفته» مشکلات و چالشهای دیگران را بسیار بیارزش و ناچیز میشمارد. بهترین تعریف از «اختلال شخصیت خودشیفته» این است که فرد آنچنان خودش را دوست دارد و مهم میپندارد که جز خودش، اشخاص دیگر را نمیبیند یا اهمیتی به آنها نمیدهد.
در «اختلال شخصیت مرزی» فرد همواره بر روی لبهی یک مرز یا خط، در حال حرکت بوده و هرلحظه امکان دارد از یک سوی مرز سقوط کند. افراد مبتلا به این اختلال، به دلیل برخورداری از رفتارها و عواطف ناپایدار، در زمرهی افراد روانپریش جای میگیرند و این اختلال در زنان شایعتر است. افراد دارای اختلال شخصیت مرزی، در یک لحظه شاد و خوشحال و در لحظهای دیگر افسرده و منزوی میشوند. همچنین این افراد در لحظهای فاقد هرگونه احساسی هستند و در لحظه بعدی در قامت یک فرد نزاعطلب ظاهر میشوند. به همین علت، در افراد مبتلا به این اختلال، چرخش سریع احساسات بهنحو مشهود و ملموس به چشم میخورد. این افراد علاوه بر هراس از تنهایی، از شخصیتی غیرقابلپیشبینی برخوردار هستند، به همین جهت و بهمنظور رها شدن از تنهایی، به برقراری تعامل و ارتباط با افراد غریبه مبادرت میورزند.
«اختلالات شخصیتی خوشهیB» با رفتار بسیار عاطفی یا بیربط مشخص میشود. اختلالات شخصیتی خوشهای گروهی از شرایط سلامت روان هستند که بر احساسات و روابط بین فردی تاثیر میگذارند. افرادی که با اختلالات شخصیتی خوشهی B تشخیص داده میشوند، دشوار است که احساسات خود را تنظیم کنند؛ که این ممکن است باعث ایجاد مشکلات ارتباطی شود. آنها ممکن است به طریقی رفتار کنند که از نظر دیگران بیش از حد عصبی، دراماتیک یا ناکارآمد باشند.
«اختلال شخصیت ضد اجتماعی» یا «سایکوپات» نوعی اختلال شخصیتی و روانی است. این اختلال از دوران جنینی فرد در شکم مادر وجود دارد و ریشه در ژنتیک او دارد. شخصیت و رفتارهای فرد در دوران کودکی و بزرگسالی تحت تاثیر این بیماری قرار میگیرد و زندگی او را از حالت نرمال خارج میکند. نرخ شروع این اختلال بین یک تا دو درصد جامعه است. این اختلال در مردان، بهخصوص در مردانی که دچار اختلالات جنسی و اعتیاد هستند و همچنین در زندانیان بیشتر دیده میشود. در واقع شخصیت ضد اجتماعی کسی است که از اختلال روانی مزمن رنج میبرد که این، باعث بروز رفتارهای اجتماعی غیرطبیعی و خشونتآمیز از طرف او می شود.
درک این نکته ضروری است که اختلالات شخصیت، به صورت یک زنجیره هستند و سه تیپ شخصیتی فوق، همگی میتوانند در یک فرد و با درجات مختلف وجود داشته باشند. این نشان میدهد که اختلالات شخصیت، با یکدیگر متقابل نیستند.
لازم به ذکر است که کلیهی اختلالات شخصیت، عناصر خودشیفتگی را در خود جای دادهاند؛ بهخصوص صفاتی مانند همدلی و بینش محدود.
فراموش نکنید که بدون در نظر گرفتنِ فرآیند تشخیص، هر فرد- با صرفنظر از شرایط روحی و عاطفیاش- ویژگیهای منحصر بهفردِ خود را دارد. موارد زیر، تنها بر اساس دیدگاه گروهی از افراد است که با مبتلایان به اختلالات شخصیت رابطه داشتهاند.
فرد مبتلا به «اختلال شخصیت خودشیفته» فاقد همدلی است؛ اگر احیانا از سوی فرد خودشیفته همدلی مشاهده شود، تنها به این منظور است که او بتواند احساسات دیگران را درک کند.
او در راستای ارضای احساس خودشیفتگی، به تحسین، تملق و تایید دیگران نیاز دارد. فرد خودشیفته، با پنج شخصیت اصلی شناخته میشود:
- نرمال
- آب زیرکاه
- معصوم
- منزوی
- قربانی
همچنین، فرد مبتلا به «اختلال خودشیفته» از این ویژگیهای اصلی برخوردار است:
- احساس حقانیت
- عدم بینش
- غرور و خودبزرگبینی
- ترجیح دادنِ خودشیفتگی به یک ارتباط واقعی
- بیحوصلگی
فرد خودشیفته، تنها با افرادی ارتباط برقرار میکند که در راستای منافع شخصی او، کارآمد باشند.
از نشانههای دوران کودکیِ یک فرد خودشیفته، میتوان به دلبستگیِ ضعیف او با سرپرستانش اشاره کرد؛ این احتمال وجود دارد که در دوران کودکی مثل یک کودک لوس، همهچیز به او داده شده اما از لحاظ عاطفی، مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
اما فرد مبتلا به «اختلال شخصیت مرزی» با دیگران بهنحوی رفتار میکند که گویی حس همدلی دارد. او به تایید دیگران نیاز دارد، تحمل تنها بودن را ندارد و همواره به دنبال یک «والدِ کامل» است.
او دارای شخصیتهای مختلفیست:
- بسیار مهربان، دستودلباز و یاریرسان
- دراما کوئین (نوعی اختلال شخصیتی که فرد را هم از لحاظ روانی، و هم فیزیکی درگیر میکند؛ در واقع شخص به دنبال توجه و تایید دیگران است و در این راستا ممکن است به اقدامات فیزیکی روی بیاورد.)
- خشمگین
- منزوی
- قربانی
- معتاد
- اهل خودآزاری و خودکشی
- دروغگو
- اغواگر
موارد زیر را میتوان بهعنوان ویژگیهای اصلی یک فرد مبتلا به «اختلال شخصیت مرزی» در نظر گرفت:
- ترس شدید از رهاشدگی
- گریزان از تنهایی
- دروغگویی بر حسب عادت
- اغواگری
- استفادهی فریبکارانه از ابزار تاثیرگذاری، به قصدِ دستیابی به خواستههای پنهان خود در رابطه با دیگران
- جابجایی سریع بین روابط
- تغییر ناگهانی خلقوخو
افراد مبتلا به این نوع اختلال هرگز نمیتوانند در روابط خود، از دیگران دریافتِ کافی داشته باشند و دائما به دنبال دریافتِ بیشتر هستند. آنها از گذراندن وقت با دیگران لذت میبرند.
دوران کودکی یک فرد مبتلا به «اختلال شخصیت مرزی» بسیار آشفته بوده است. طرد شدن از سوی پدر یا مادر باعث شده که او به جای تلاش برای داشتن یک رابطهی سالم، دائما به دنبال تاثیرگذاری فریبکارانه یا اغواگری باشد.
و اما در نهایت، فرد «سایکوپات» یا مبتلا به «اختلال شخصیت ضداجتماعی» به طور کامل از حس همدلی، تهیست و به نسبت، به هیچکس احساس نیاز نمیکند.
فرد سایکوپات، از شخصیتهای زیر برخوردار است:
- جذاب
- سطحینگر
- کاریزماتیک
- تندخو، هتاک و خطرناک
- بیرحم
- منزوی و بدون تعلق و وابستگی
موارد زیر، از ویژگیهای اصلی یک فرد سایکوپات است:
- بیاحساس بودن
- سرد، عبوس و سنگدل
- بیحوصلگی
- عدم پذیرش وظایف شخصی
- سطحی بودن احساس
یک فرد سایکوپات در روابط خود، بهطرز بیرحمانهای، نسبت به دیگران بیاعتنایی میکند.
از مشخصههای دوران کودکیِ یک فرد مبتلا به «اختلال شخصیت ضداجتماعی» میتوان به ترومای دلبستگی در دوران نوزادی، طردشدگی، کودکآزاری یا نادیدهانگاریِ شدید اشاره کرد. تعداد بیش از حد و نگرانکنندهی فرزندخواندگان، از ترومای دلبستگی در دوران کودکی خبر میدهد.
منبع مقاله:
مترجم: مجید صادقحسینی