تعریف و انواع تعهد زناشویی
تعهد زناشویی به میزان دلبستگی، وفاداری و فداکاری فرد به همسر یا شریک زندگی خود اشاره دارد. تعهد زناشویی مهم است زیرا میتواند بر جنبههای مختلف بهزیستی فرد و رابطه تأثیر بگذارد. بهعنوانمثال، تعهد زناشویی میتواند بر رضایت زناشویی، ثبات، اعتماد، صمیمیت، رضایت جنسی، سلامت، شادی و رضایت از زندگی تأثیر بگذارد.
تعهد زناشویی سه بعد اصلی دارد: شخصی، اخلاقی و ساختاری. تعهد شخصی مبتنی بر پیوند عاطفی و کششی است که فرد نسبت به همسر خود احساس میکند و شامل احساس فداکاری، رضایت، و عشق، و همچنین تمایل به ماندن در رابطه است. تعهد شخصی مهمترین بعد کیفیت و شادکامی زناشویی است.
تعهد اخلاقی مبتنی بر احساس مسئولیت و تعهد شخصی است که فرد برای حفظ و تقویت ازدواج خود دارد. همچنین متضمن این باور است که ازدواج یک نهاد مهم اجتماعی است که نباید بهراحتی منحل شود. تعهد اخلاقی میتواند به زوجها کمک کند تا بر چالشها و مشکلها در روابط خود غلبه کنند.
تعهد ساختاری بر اساس عوامل و محدودیتهای بیرونی است که پایاندادن به ازدواج را دشوار یا پرهزینه میکند. این عوامل میتواند شامل هزینههای مالی، حقوقی، اجتماعی و عاطفی طلاق و همچنین حضور فرزندان، منابع مشترک و سرمایهگذاری باشد. تعهد ساختاری لزوماً به این معنی نیست که زوجها از یکدیگر خوشحال یا راضی هستند.
عوامل مؤثر بر تعهد زناشویی
عوامل مختلفی میتوانند بر تعهد زناشویی تأثیر بگذارند. برخی از این عوامل در زیر بهاختصار توضیح داده شده است:
- ویژگیهای شخصیتی: برخی از ویژگیهای شخصیتی مانند توافقپذیری، وظیفهشناسی، گشادهرویی و ثبات عاطفی میتوانند تعهد زناشویی را با تقویت تعاملهای مثبت، درک متقابل و اعتماد بین زوجها افزایش دهند. برخی از ویژگیهای شخصیتی مانند روانرنجوری، خودشیفتگی و تکانشگری میتوانند با ایجاد احساسهای منفی، درگیریها و نارضایتی در رابطه، تعهد زناشویی را تضعیف کنند.
- سابقه رابطه: تجربهها و انتظارهایی که فرد از روابط گذشته خود دارد، میتواند بر سطح فعلی تعهد زناشویی وی تأثیر بگذارد. بهعنوانمثال، داشتن سابقه طلاق یا خیانت میتواند اعتماد فرد را به همسر خود کاهش دهد، درحالیکه داشتن سابقه روابط پایدار و رضایتبخش میتواند خوشبینی و امید به ازدواج را افزایش دهد.
- سبکهای ارتباطی: روشی که زوجها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند میتواند با شکلدادن به صمیمیت عاطفی، درک متقابل و تواناییهای حل مسئله بر تعهد زناشویی آنها تأثیر بگذارد. ارتباط مؤثر شامل بیان افکار و احساسهای خود بهوضوح و محترمانه، گوشدادن فعال و همدلانه به همسر و ارائه بازخورد و حمایت سازنده است. ارتباط ناکارآمد شامل انتقاد، سرزنش یا دوری از همسر است.
- مهارتهای حل تعارض: روشی که زوجها با اختلافنظرها برخورد میکنند، میتواند با تأثیرگذاری بر رضایت و ثبات آنها در رابطه، بر تعهد زناشویی تأثیر بگذارد. حل تعارض سازنده شامل مذاکره، سازش و همکاری با همسر برای یافتن راهحل قابلقبول دوجانبه است. حل مخرب تعارض شامل حمله، دفاع یا کنارهگیری از همسر برای پیروزشدن در بحث یا اجتناب از موضوع است.
- حمایت اجتماعی: میزان و کیفیت حمایت اجتماعی که فرد از خانواده، دوستان و جامعه دریافت میکند، میتواند با ارائه منابع عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری بر تعهد زناشویی او تأثیر بگذارد. حمایت اجتماعی میتواند به زوجها کمک کند تا با استرسها و چالشهای زندگی زناشویی خود کنار بیایند و همچنین حس تعلق و هویت آنها را تقویت کند. بااینحال، حمایت اجتماعی بیش از حد یا خیلی کم نیز میتواند با ایجاد تداخل یا انزوا در رابطه، تأثیرهای منفی بر تعهد زناشویی داشته باشد.
- هنجارهای فرهنگی: هنجارها و سنتهای فرهنگی که فرد از آنها پیروی میکند، میتواند با شکلدادن به نگرشها، رفتارها و نقشهای او در ازدواج، بر تعهد زناشویی تأثیر بگذارد. فرهنگهای مختلف ممکن است دیدگاههای متفاوتی درباره ازدواج بهعنوان یک نهاد داشته باشند یا ممکن است انتظارهای متفاوتی از نقشها و مسئولیتهای زناشویی داشته باشند.
- رویدادهای زندگی: رویدادهای زندگی که فرد تجربه میکند میتواند با ایجاد تغییرها بر تعهد زناشویی تأثیر بگذارد. برخی از رویدادهای زندگی میتوانند برای ازدواج مثبت باشند، مانند بچه داشتن، یا دستیابی به اهداف. برخی از رویدادهای زندگی میتوانند منفی باشند، مانند ازدستدادن شغل، بیماری، تجربه تروما، یا مواجهه با بحران. این که زوجها چگونه با این موارد کنار میآیند و خود را با این رویدادهای زندگی وفق دهند میتواند بر تعهد زناشویی آنها تأثیر بگذارد.
توصیههایی برای افزایش تعهد بین زوجین
تعهد زناشویی چیزی نیست که به طور خودکار اتفاق بیفتد یا ثابت بماند و نیاز به تلاش و توجه مداوم از طرف هر دو طرف دارد. زوجها میتوانند با پیروی از برخی از این توصیهها تعهد زناشویی خود را افزایش دهند:
- برنامهریزی کنید: اهدافی را برای آینده خود بهعنوان یک زوج تعیین کنید و برای رسیدن به آنها با یکدیگر همکاری کنید. این میتواند به شما احساس هدف، جهت و کارگروهی در ازدواجتان بدهد.
- برای تقویت تعهد زناشویی خود فکر و عمل کنید: با برقراری ارتباط مؤثر، حل تعارضها به طور سازنده و حمایت از رؤیاهای همسرتان به او نشان دهید که به او و نیازهایش اهمیت میدهید. عشق و قدردانی خود را نسبت به او در گفتار و عمل ابراز کنید.
- به تعهد همسرتان توجه کنید و از او قدردانی کنید: تلاشهایی را که همسرتان برای قوی و شاد نگهداشتن ازدواج انجام میدهد، بشناسید و تصدیق کنید. از او برای حضور در کنار شما، وفاداری به شما و فداکاری برای شما تشکر کنید.
- نگرش مثبتی نسبت به ازدواج خود پرورش دهید: روی نقاط قوت و مزایای رابطه خود تمرکز کنید. به یاد داشته باشید که چرا عاشق همسرتان شدهاید و چرا با او ازدواج کردهاید. موفقیتها و نقاط عطف خود را بهعنوان یک زوج جشن بگیرید.
- در فعالیتها و علایق مشترک شرکت کنید: زمانی را با همسرتان به انجام کارهایی بگذرانید که از آنها لذت میبرید. این میتواند به شما کمک کند از نظر عاطفی، فکری و جسمی با همسرتان پیوند برقرار کنید.
- در صورت نیاز به دنبال کمک حرفهای باشید. اگر شما یا همسرتان با مسائل شخصی یا زناشویی که بر تعهد شما تأثیر میگذارد، مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد، خیانت یا بدرفتاری دستوپنجه نرم میکنید، در جستجوی کمک از یک درمانگر یا مشاور واجد شرایط درنگ نکنید.
عوامل تهدیدکننده تعهد زناشویی
برخی از عواملی که میتواند تعهد زناشویی را تهدید کند عبارتاند از:
- مشکلهای مالی: اختلافنظر در مورد پول یکی از رایجترین مشکلهای ازدواج است. پول میتواند منبع استرس، درگیری و رنجش در ازدواج باشد، بهخصوص اگر زوجها عادتهای خرجکردن، اهداف مالی یا سطح درآمد متفاوتی داشته باشند.
- مسائل مربوط به مراقبت از کودک: داشتن فرزند با خود احساس رفاه و هدفمندی به همراه دارد. بااینحال، مسائل مربوط به مراقبت از کودک نیز میتواند تنشهایی را در ازدواج ایجاد کند، بهویژه اگر زوجها سبکهای فرزندپروری، انتظارها یا مسئولیتهای متفاوتی داشته باشند. مراقبت از کودک همچنین میتواند بر زمان، انرژی و توجهی که زوجها میتوانند به یکدیگر اختصاص دهند تأثیر بگذارد.
- استرس روزانه: استرس میتواند بر خلقوخو، سلامت و رفتار فرد تأثیر بگذارد که به نوبه خود بر کیفیت رابطه تأثیر میگذارد. استرس همچنین میتواند باعث شود که زوجها نسبت به یکدیگر کمتر پاسخگو، حمایتگر و مهربان باشند.
- پرمشغلهبودن: داشتن برنامههای پرمشغله میتواند برای زوجها گذراندن زمان باکیفیت با هم و حفظ ارتباط عاطفی را دشوار کند. همچنین میتواند باعث ایجاد حس دوری، انزوا یا بیتوجهی در رابطه شود.
- ارتباطهای ضعیف: ارتباط به زوجها اجازه میدهد تا افکار، احساسها، نیازها و خواستههای خود را به یکدیگر بیان کنند. همچنین زوجها را قادر میسازد تا یکدیگر را بهتر درک کنند و تعارضها را به طور مؤثر حل کنند. ارتباط ضعیف میتواند منجر به سوءتفاهم، مشاجره، جریحهدار کردن احساسها و رنجش در ازدواج شود.
- رفتارهای مضر: رفتارهای مضر اعمالی هستند که به اعتماد، احترام و عشق در ازدواج آسیب میزند. این رفتارها میتواند شامل دروغ گفتن، تقلب، سوءاستفاده، یا کنترل همسر باشد که میتواند باعث درد عاطفی، خشم، ترس و ناامنی در رابطه شود و تعهد شخصی و اخلاقی را از بین ببرد.
- خیانت: روابط خارج از ازدواج یکی از جدیترین تهدیدهای تعهد زناشویی است. خیانت شامل داشتن رابطه جنسی یا عاطفی با فردی غیر از همسر است. خیانت میتواند عواقب مخربی برای ازدواج داشته باشد، مانند ازدستدادن اعتماد، احساس گناه، شرم، تعارض، و طلاق.
مهم است که توجه داشته باشید این عوامل اجتنابناپذیر یا غیرقابلبرگشت نیستند و میتوان از آنها جلوگیری کرد.
نقش زوج درمانگر در تعهد بین زوجین
یک زوج درمانگر میتواند از تکنیکها و استراتژیهای مختلفی برای کمک به زوجها برای بهبود ارتباطها، حل تعارض، صمیمیت، اعتماد، تعهد شخصی و رضایت از ازدواج خود استفاده کند. برخی از این تکنیکها عبارتاند از:
- گوشدادن فعال: این شامل توجه به صحبتهای طرف مقابل، بازتاب احساسها و افکار او و پرسیدن سوالهای باز برای روشنشدن و عمیقتر شدن درک است.
- درمان متمرکز بر هیجان : این نوع درمان بر پیوند عاطفی و دلبستگی بین زوجها تمرکز دارد که به زوجها کمک میکند تا احساسها، نیازها و ترسهای خود را شناسایی و بیان کنند و با همدلی و حمایت به یکدیگر پاسخ دهند.
- روش گاتمن: این نوع درمان عوامل موفقیت یا شکست ازدواج را بررسی کرده و به زوجها کمک میکند تا دوستی، احترام و محبت خود را افزایش دهند و همچنین درگیریهای خود را به طور سازنده مدیریت کنند.
- درمان رابطه ایماگو: این نوع درمان مبتنی بر این ایده است که زوجها به دلیل اینکه ناخودآگاه به دنبال التیام زخمهای دوران کودکی خود هستند، جذب یکدیگر میشوند. این به زوجها کمک میکند تا محرکهای عاطفی خود و یکدیگر را درک کنند و به روشی ایمن و محترمانه ارتباط برقرار کنند.
- روایت درمانی: این نوع درمان به زوجها کمک میکند تا داستانها و معانی رابطه خود را بازنویسی کنند و خود را از مشکلهایی که با آن روبرو هستند جدا کنند و نقاط قوت، ارزشها و امیدهای خود را برجسته کنند.
زوج درمانگر همچنین باید یک رابطه قابلاعتماد و مشترک با زوجها ایجاد کند و درمان را با نیازها و ترجیحهای خاص آنها تنظیم کند. علاوه بر این،زوجها نیز باید متعهد باشند و مایل به گشودگی، سخت کارکردن و ایجاد تغییر در روابط خود باشند.