همه‌چیز درباره‌ی هیپنوتیزم و هیپنوتراپی

هیپنوتیزم

همه‌چیز درباره‌ی هیپنوتیزم و هیپنوتراپی

هیپنوتیزم، شما را در حالتِ «توجه متمرکز» قرار می‌دهد؛ حالتی که در جریانِ آن اساسا به محیط اطراف خود اهمیت نمی‌دهید، اما نسبت به آن آگاهیِ نسبی دارید. مراحل مختلفی از هیپنوتیزم وجود دارند که برخی از آن‌ها از عمق بیشتری برخوردار هستند؛ اما با قرارگیری در هر کدام از آن مراحل، قوه‌ی تخیل شما پذیرای هرگونه تلقین خواهد بود.

مجموعه تلقین‌هایی که هنگام هیپنوتیزم به شما ارائه می‌شوند، در واقع بخشی از فرآیندِ «هیپنوتراپی» یا «هیپنوتیزم‌درمانی» به حساب می‌آیند. اصطلاحِ «هیپنوتراپی» که بعضا به جای «هیپنوتیزم» به کار می‌رود، تنها به توصیف مواردی می‌پردازد که در جریان جلسات هیپنوتیزم به شما تلقین می‌شوند تا از طریق آن‌ها بتوانید به بهبود وضعیت خود- پس از پایان جلسه- کمک کنید. این تلقین‌ها، عمدتا از طریقِ «تصویرسازی» صورت می‌گیرد. «هیپنوتراپی» با تصویرسازی ذهنی و تکرار کلمات مختلف تلاش می‌کند تا عادات، افکار و احساسات جدیدی را در ضمیر ناخودآگاهِ مراجع جایگزین کند.

هیپنوتیزم، برای سال‌های متمادی، به شهرتی منفی دست یافته بود. علت این بدنامی را می‌توان در اواخر قرن هجدهم میلادی ردیابی کرد؛ درست همزمان با معرفی هیپنوتیزم به علم پزشکی، توسط فرانتس آنتون مِسمر.

در حالی که مسمر، به علت شیوه‌های درمانی تقلبی از فرانسه اخراج شد؛ اما پس از آن، به‌زودی مشخص شد که هیپنوتیزم قابلیتِ شفابخشیِ واقعی دارد. از آنجایی که خرابکاران و جادوگرانِ برنامه‌ی نمایشیِ وادویل از هیپنوتیزم استفاده می‌کردند، اغلب مردم تا مدت‌ها آن‌ را با شرارت و خرافات مرتبط می‌دانستند. وادویل، نوعی سرگرمی رایج در ایالات متحده‌ی آمریکا بود که شامل ترکیبی از نمایش‌های تخصصی- مانند کمدی بورلسک، آواز و رقص- بود.

امروزه، هیپنوتیزم موردقبول اکثریت جامعه قرار گرفته است و می‌توان آن را به عنوان یک «درمان جایگزین» به حساب آورد. هیپنوتیزم، با شروع سال ۱۹۵۵ در بریتانیای کبیر و از سال ۱۹۵۸ در ایالات متحده‌ی آمریکا، به عنوان یک درمان پزشکی معتبر شناخته شد. بسیاری از پزشکان متخصص (به‌خصوص متخصصان بیهوشی و جراحی)، دندان‌پزشکان، روان‌درمانگران و پرستاران، در زمینه‌ی هیپنوتراپی تحت آموزش قرار گرفته‌اند.

هیپنوتیزم
هیپنوتیزم

اما منظور از «درمانِ جایگزین» چیست؟ «درمان جایگزین» به هر نوع درمان بهداشتی و غیر‌دارویی اشاره دارد که در هر فردی- نسبت به فرد دیگر- میزان اثربخشیِ متفاوتی خواهد داشت. علاوه بر هیپنوتیزم، رژیم غذایی، کایروپرکتیک، طب سوزنی و بیوفیدبک نیز از جمله درمان‌های جایگزین به حساب می‌آیند. روش‌های درمانی جایگزین بسیار متداول هستند، در کنار شیوه‌های پزشکی استاندارد مورداستفاده قرار می‌گیرند و به‌نوعی، مکملِ روش‌های پزشکی محسوب می‌شوند.

با این توضیح، پاسخ دادن به این سوال ساده است که چرا هیپنوتیزم به عنوان یک «درمان جایگزین» مطرح می‌شود؟ زیرا این درمان برای تمام افراد جواب نمی‌دهد. یک دلیل دیگر آن است که هنوز هیچ فردی واقعا نمی‌تواند توضیح دهد که ساز و‌ کار هیپنوتیزم چیست و چگونه عمل می‌کند؟

«هوشیاریِ تغییریافته» حالتی است که در آن، احساسات، ادراک، عواطف و حوزه‌ی شناختیِ افراد- از جمله تفکر، عقل، حافظه و گفتار- تغییر می‌کند. این باور وجود دارد که پدیده‌ی هیپنوتیزم، شامل نوعی بیش‌آگاهی است که منجر به تغییر وضعیت هوشیاری فرد می‌شود. در طول هیپنوتیزم، غالبا به نظر می‌رسد که افراد در حالت خواب قرار دارند؛ اگرچه آن‌ها، در واقع از طریق یک آگاهی عمیق و متمرکز، در حال پردازش افکار خود هستند.

در حال حاضر، یکی از مباحث اصلی متخصصان این است که آیا هیپنوتیزم، اساسا منجر به ایجاد حالتِ «هوشیاری تغییریافته» می‌شود یا خیر؟ این سوالی است که محققان، در حال تقلا برای به دست آوردن پاسخ آن هستند. البته که این روزها، چند تئوری در این رابطه وجود دارد؛ اما کلِ این موضوع، همچنان یک راز محسوب می‌شود.

با این وجود، بسیاری از پزشکانِ سلامت به پذیرش و بهره‌گیری از هیپنوتراپی تمایل نشان می‌دهند، زیرا نتیجه‌ای که آن‌ها از مشاهدات خود می‌گیرند نشان می‌دهد که هیپنوتراپی، از قضا به بیمارانشان کمک کرده است. آن‌ها بر اساس بسیاری از مطالعاتِ متقن، به‌ارائه‌ی برخی شواهد می‌پردازند تا نشان بدهند که هیپنوتراپی قادر به انجام چه کاری است؟ حتی اگر محققان، همچنان چگونگی انجام آن کار را درک نکرده باشند.

بیشتر بخوانید:  8 ماده‌ی غذایی که باعث ایجاد اضطراب و افسردگی می‌شوند

چه کسانی گزینه‌های مناسب‌تری برای هیپنوتیزم شدن هستند؟

اگر قصد دارید وزنتان را کاهش دهید، سیگار کشیدن را ترک، سوء‌مصرف مواد را کنترل یا بر فوبیای خود غلبه کنید، ارزشش را دارد که هیپنوتیزم را امتحان کنید. همچنین، اگر از روش فعلی درمانِ خود برای زگیل یا سایر بیماری‌های پوستی، آسم، حالت تهوع، سندرم روده‌ی تحریک‌پذیر، فیبرومیالژیا (درد اسکلتی-عضلانی)، میگرن یا انواع دیگرِ درد ناراضی هستید، در مورد امکان انجامِ هیپنوتراپی، با پزشک خود مشورت کنید.

هیپنوتیزم، تقریبا می‌تواند برای تمام افراد کارساز باشد؛ هرچند این تجربه، برای برخی از افراد می‌تواند ساده‌تر باشد. اگر شانس خوبی داشته باشید، می‌توانید یکی از معدود افرادی باشید (حدود پنج تا ده درصد از کل جمعیت) که به‌شدت مستعد تلقینِ هیپنوتیزم هستند. این استعداد در حدی است که برخی از این افراد می‌توانند حتی قبل از عمل جراحی، بدون آنکه به ماده‌ی بیهوشی احتیاج داشته باشند، بیهوش شوند و هیچ دردی را احساس نکنند. اما حتی اگر جزو این گروه پنج تا ده درصدی نیز  نباشید، احتمالِ اینکه هیپنوتیزم بتواند به شما کمک کند، بسیار زیاد است: تقریبا ۶۰ تا ۷۹ درصدِ افراد، نسبتا مستعد پذیرش هیپنوتیزم هستند و تنها ۲۵ تا ۳۰ درصدِ باقیمانده‌ی افراد، در این زمینه، از استعد‌اد کمتری برخوردار هستند.

کودکان و جوانان، غالبا گزینه‌های خوبی برای هیپنوتیزم هستند؛ شاید به این دلیل که آن‌ها تا حد زیادی پذیرای تلقین هستند و تخیلات فعالی دارند.

در نظر داشته باشید که اگر به درمانگر خود بی‌اعتماد هستید یا اساسا باور ندارید که هیپنوتیزم می‌تواند برای شما کارساز باشد، احتمالا نتیجه‌ای نخواهید گرفت. زیرا هیپنوتیزم تنها در صورتی می‌تواند ثمربخش باشد که شما به انجام این کار تمایل داشته باشید و در مورد آنچه می‌خواهید برای شما رخ دهد، تصویر واضحی داشته باشید.‌

مراحل انجام هیپنوتراپی

به طور کلی، چهار مرحله برای درمان از طریقِ هیپنوتیزم به کار برده می‌شود که یک روان‌درمانگرِ باتجربه، به ترتیب این موارد را انجام می‌دهد.

مرحله‌ی اول: تشخیص نوع و شدتِ بیماری

در اولین مرحله، هیپنوتراپیست با بیمار یک مصاحبه بالینی انجام می‌دهد. مبنای یک فرآیند درمانیِ اثربخش، تشخیصِ درست است. بنابراین، هیپنوتیزم در جلسه‌ی اولِ درمان آغاز نمی‌شود، بلکه هیپنوتراپیست ابتدا جوانب کار را بررسی می‌کند تا بر مشکل فرد اِشراف کامل داشته باشد.

جلسه‌ی اول از آن جهت اهمیت دارد که ممکن است هیپنوتراپیست، پس از بررسی مشکل فرد، به این نتیجه برسد که این مشکل اساسا با هیپنوتراپی درمان نمی‌شود و فرد باید از روش‌های درمانیِ دیگری استفاده کند. بنابراین، انتظارِ شروع فرآیند درمان از همان جلسه‌ی اول، انتظارِ غیرمعقولی است؛ چراکه فرآیند تشخیص، مبنای کار است. هدف اصلیِ هیپنوتراپیست این است که بهترین درمان را در کمترین زمان ارائه دهد؛ پس به او اعتماد کنید و اجازه بدهید او روند درمانی خود را پیش ببرد.

مرحله‌ی دوم: میزان هیپنوتیزم‌پذیریِ شما بررسی می‌شود

پس از اینکه هیپنوتراپیست تشخیص داد که هیپنوتراپی قادر است مشکل شما را حل کند، نوبت به سنجش دومِ میزان هیپنوتیزم‌پذیری شما می‌رسد. همان‌طور که گفته شد، استعداد هیپنوتیزم‌پذیریِ افراد متفاوت است و متخصص به کمکِ تست‌های استاندارد می‌تواند آن را مورد‌بررسی قرار دهد. توجه داشته باشید که یک متخصص، باید تمام این مراحل را به صورت حضوری انجام دهد و اگر فردی ادعا کند که تواناییِ هیپنوتیزم کردن شما را دارد اما هیچ‌کدام از این مراحل را طی نکند، نباید به او اعتماد کرد. البته در برخی موارد، هنگامی که بیمار تمرینات قبلی را انجام می‌دهد و در این زمینه تجربیاتی کسب می‌کند، برخی از مراحل خود به خود کوتاه یا حذف می‌شوند.

مرحله‌ی سوم: هیپنوتراپیست شما را هیپنوتیزم می‌کند

در نهایت، هنگامی که هیپنوتراپیست اطمینان می‌یابد که شما قابلیت هیپنوتیزم شدن را دارید، این کار را انجام می‌دهد. هیپنوتیزم و عمیق شدن خلسه، می‌تواند بین یک تا پنج جلسه طول بکشد که این عدد در افراد با هیپنوتیزم‌پذیری مختلف، متفاوت است. در این مرحله، هیپنوتراپیست ممکن است روش درمانی را نیز همزمان اعمال کند.

مرحله‌ی چهارم: هیپنوتراپیست، فرآیند درمان را با حالت خلسه‌ی هیپنوتیزمی شروع می‌کند

پس از پشت سر گذاشتن مراحل قبل، فرد به خلسه‌ی هیپنوتیزمی وارد و روند درمان آغاز می‌شود. در این مرحله هیپنوتراپیست، به یکی از روش‌های استاندارد درمانی روی می‌آورد تا به کمک آن بتواند مشکل فرد را حل کند. این قسمت، مرحله‌ی اصلی درمان محسوب می‌شود و بیشترین زمان درمان را به خود اختصاص می‌دهد. باید توجه داشته باشید که هیپنوتیزم، به‌تنهایی، اثر درمانی ندارد و باید همراه با روش‌های استاندارد درمانی مورد استفاده قرار بگیرد تا بتواند تاثیرات درمانی به همراه داشته باشد.

بیشتر بخوانید:  چگونه استرسِ خوب عملکرد مغز را بهبود می‌بخشد؟

همزمان با پایان یافتنِ این مرحله، هیپنوتراپیست به فرد کمک می‌کند تا از حالت خلسه خارج شود و به حالت عادی بازگردد.

توجه داشته باشید که اگر هیپنوتراپیست، با اصول روان‌درمانی بیگانه باشد یا نتواند راه‌حل مناسبی را انتخاب کند، حتی اگر در هیپنوتیزم هم مهارت فراوانی داشته باشد، باز هم قادر به حل مشکل شما نخواهد بود. فرآیند درمان، فقط «تلقین» نیست؛ بلکه در طول جلسات، مشکلات فرد باید از ریشه بررسی شوند و هیپنوتراپیست، برای حل آن‌ها راهکارهای علمی و استاندارد ارائه دهد.

بنابراین هیپنوتراپیست، حتما باید یک روان‌درمانگرِ باتجربه باشد؛ در غیر این صورت، جلسه، به تلقین‌های ساده محدود می‌شود که نه تاثیر پایداری دارد و نه می‌تواند مشکلات روان‌شناختیِ فرد را حل کند.

یک روان‌درمانگر خوب، انواع و مراحل مختلف هیپنوتیزم را برای شما توضیح می‌دهد و به شما اطمینان می‌دهد که هیپنوتیزم شما را به انجام کاری که به آن تمایل ندارید، وادار نخواهد کرد. او باید تجربه‌ی پیشین و احتمالی شما را در مورد هیپنوتیزم مرور کند و به سوالات شما پاسخ دهد. این را به خاطر داشته باشید که یک روان‌درمانگر، هرگز به شما قول معجزه نمی‌دهد.

هیپنوتیزم
هیپنوتیزم

انواع هیپنوتراپی

انواع مختلف هیپنوتراپی شامل موارد زیر است:

۱- هیپنو روان‌درمانی

این روش ترکیبی از هیپنوتیزم و نظریه‌های روان‌درمانی است که تمرکز اصلیِ آن بر لحظه‌ی حال و حل مشکلاتِ مراجعه‌کننده است. در این روش، با بهره‌گیری از راهکارهای روان‌شناختی، فرآیند درمان از طریقِ پرسش و پاسخ انجام و برای مشکلات فرد راه‌حل‌های مناسب ارائه می‌شود.

۲- هیپنوتراپی اریکسونی

میلتون اریکسون– روان‌درمانگر آمریکایی- ابداع‌کننده‌ی این روش است. اریکسون معتقد بود که تلقین در حالاتی مانندِ خواب مصنوعی، هیپنوتیزم و بیداری، می‌تواند برای فرد اثرات مثبتی به همراه داشته باشد. در هیپنوتراپیِ اریکسونی، هیپنوتراپیست به کمکِ داستان‌سرایی، بر ذهن فرد تاثیر می‌گذارد و مقدمات تغییر آن را فراهم می‌سازد.

۳- هیپنوآنالیز

در این روش، هدف اصلی درمانگر یافتن دلایل و ریشه‌ی مشکلات فرد است. هنگامی که فرآیند شناختِ این دلایل، از طریق هیپنوتیزم تکمیل شد، آنگاه راه‌حل‌های مناسب ارائه می‌شوند.

۴- هیپنوتراپی شناختی

هیپنوتراپیِ شناختی می‌تواند اختلالات افسردگی، اضطراب و ترس را درمان کند. هدف اصلی این روش اعمال تغییرات و تاثیرگذاری روی ناخودآگاه، در جهت درک و آگاهی از واقعیت‌ها و رویدادهاست.

اثرات آسیب‌زای احتمالی

اگر از یک بیماری روانیِ جدی، مانندِ روان‌پریشی، اختلالات روانیِ ارگانیک یا اختلال شخصیتِ ضداجتماعی رنج می‌برید، هیپنوتیزم می‌تواند خطرناک باشد. این دسته از افراد، باید پیش از امتحان کردن هیپنوتیزم، با روانپزشکی که با این روش آشنا باشد، مشورت کنند. هیپنوتراپی برای بسیاری از افراد بی‌خطر است؛ اما در مواردی نادر، ممکن است برخی افراد واکنش‌های خاصی از خود نشان دهند. عوارض احتمالی هیپنوتراپی عبارتند از:

  • سرگیجه
  • سردرد
  • خواب آلودگی
  • استرس
  • اضطراب
  • ایجاد حافظه‌ی کاذب (یادآوریِ ساختگی یا تحریف‌شده از یک رویداد)

روش‌های «خود-هیپنوتیزم»

بسیاری از مردم بر این باورند که تمامِ هیپنوتیزم‌ها، نوعی خود-هیپنوتیزم هستند و شما از طریق اعتماد کردن به فردِ هیپنوتیزم‌کننده، اساسا خود را در معرضِ شستشوی مغزی قرار می‌دهید. به‌زعمِ این افراد، شما حتی اگر به یک هیپنوتراپیست نیز مراجعه کنید، نمی‌توانید او را چیزی بیشتر از یک تسهیل‌گر در نظر بگیرید که تنها در راستای هیپنوتیزم به شما کمک می‌کند.

اما بر اساسِ یکی از روش‌های متعارف هیپنوتیزم، شما می‌توانید ذهن خود را، بدون حضور یک فرد تسهیل‌گر، در حالتی قرار دهید که از تمرکز زیادی برخوردار شوید. اغلب مردم به طور طبیعی بارها این حالت را از طریق خیال‌پردازی، غرق شدن در یک رمان یا حواس‌پرتی در حین رانندگی تجربه کرده‌‌اند. هدف این است که خود را به آن حالت تغییر‌یافته‌ای از آگاهی برسانید که در طی آن، تمام توجه شما بر یک نقطه متمرکز شود.

بیشتر بخوانید:  چرا افراد در روابط نزدیک خود دروغ می‌گویند؟

آیا این حالات تغییر‌یافته‌ی آگاهی، می‌توانند به هر شکلی که شده بر نحوه‌ی رفتار شما تاثیر بگذارند؟ باید بدانید که تجربه‌ی این حالاتِ تغییریافته، احتمالا نمی‌تواند که «ترس از صحنه» را در شما درمان کند یا «سیگار کشیدنتان» را به‌اندازه‌ی جلسات رسمی با هیپنوتراپیست متوقف سازد. اما بی‌شک، شما می‌توانید روشِ «خود-هیپنوتیزم» را امتحان کنید تا در راستای این نوع اهداف قدم بردارید. شما از این‌ طریق می‌توانید ذهن‌ خود را آرام، و آن را از درد و مشغله آزاد سازید.

اگر قصد دارید که از «خود-هیپنوتیزم» به‌طور مؤثرتری بهره ببرید، بهتر است که آن را با راهنما‌یی‌های یک درمانگرِ آموزش‌دیده آغاز کنید تا بتوانید با کمک او اطمینان یابید که کارتان را به‌درستی انجام می‌دهید. شما از این طریق به روش آرام کردنِ خود پی خواهید برد (این می‌تواند به کمک تاب خوردن یک آویز در مقابل چشمانتان یا به واسطه‌ی بهره‌گیری از مدیتیشن، حاصل شود).

همچنین، شما می‌توانید از افکار خود برای ارتباط با ضمیر ناخودآگاهتان بهره بگیرید. هنگامی که ناخودآگاه‌ شما تحت‌کنترل‌ باشد و به بدن‌تان اعلام کند که چه کاری را انجام دهد (مانند بلند کردن بازو)، آنگاه شما در حالت هیپنوتیزم قرار دارید و آماده‌ی پاسخ دادن به «تلقین» هستید.

در قبال آن دسته از کتاب‌ها یا فایل‌های صوتی که به شما قول می‌دهند تا ناخودآگاه شما را مورد هدف قرار دهند یا در مسیر ترک سیگار یا بهبود شخصیتتان به شما کمک کنند، بیشتر مراقب باشید؛ به‌خصوص اگر تغییرات وعده‌ داده‌شده، از جنس تغییراتِ یک‌شبه باشند. هیپنوتیزمِ موثر- از هر نوعی که باشد- غالبا باید متناسب با ذهن شخصِ شما و توسط خودتان یا یک هیپنوتراپیست تنظیم شود. این کار، به هفته‌ها یا ماه‌ها تلاش و تمرین نیاز دارد.

هیپنوتراپی و مدیتیشن چه تفاوت‌هایی دارند؟

در هیپنوتراپی، ابتدا باید ذهن، خودآگاه و بدن آرام شود و در عین حال، میزان آگاهی کم و دسترسی به ناخودآگاه امکان‌پذیر شود. با استفاده از تکنیک‌های مختلف باید ضربان قلب آرام شود، تمرکز افزایش یابد و سرعت نفس کشیدن کاهش یابد؛ تا جایی که فرد احساس کند در عضلات بدنش، هیچ‌گونه تنش و اسپاسم وجود ندارد. اما در «مدیتیشن»، تنها نوعی آرامش و رهایی در بدن اتفاق می‌افتد و فرد می‌تواند روی مسائل مختلف تمرکز کند. دسترسی به ناخودآگاه، تنها در هیپنوتراپی ممکن است.

باورهای غلط درباره‌ی هیپنوتیزم

درک غلط از هیپنوتیزم، بسیار شایع است. در اینجا به بعضی از باورهای غلط در این مورد اشاره می‌کنیم.‌

۱- هنگامی که از هیپنوتیزم خارج شوید، هیچ چیزی از فرآیند هیپنوتیزم را به خاطر نمی‌آورید.

با اینکه در مواردی بسیار نادر ممکن است فراموشی رخ دهد، اما افراد عموما تمام آن چیزی را که در حالت هیپنوتیزم رخ داده است، به خاطر می‌آورند.

۲- هیپنوتیزم باعث می‌شود که افراد تمام جزئیات واقعه‌ی بدی را که شاهد آن بوده‌اند، به خاطر بیاورند.

با اینکه هیپنوتیزم می‌تواند در جهت بهبود حافظه تا حدی موثر باشد اما در مورد این تاثیر، در رسانه‌های جمعی، اغراق فراوانی صورت گرفته است. تحقیقات نشان داده است که هیپنوتیزم قادر نیست در بهبود یا دقت حافظه، تاثیر شگفت‌انگیزی داشته باشد. هیپنوتیزم حتی می‌تواند باعث ایجاد خاطرات غلط یا تحریف‌شده شود.‌

۳- دیگران می‌توانند شما را برخلاف میلتان هیپنوتیزم کنند.

داستان‌های زیادی در مورد افرادی که بر خلاف میل خود هیپنوتیزم شده‌اند، وجود دارد؛ اما هیپنوتیزم شدن به طور قطع، به همکاری خود فرد نیازمند است.

۴- در جریان هیپنوتیزم، هیپنوتیزم‌کننده بر رفتارهای شما تسلط دارد.

با وجود اینکه افراد در جریان هیپنوتیزم غالبا احساس می‌کنند که رفتارهایشان خارج از اراده‌ی ‌آن‌هاست، اما یک هیپنوتیزم‌کننده نمی‌تواند شما را مجبور به انجام کاری کند که با خواسته‌ی ‌شما در تضاد باشد.

۵- هیپنوتیزم می‌تواند شما را بسیار نیرومند، سریع و بااستعداد کند

با اینکه می‌توان از هیپنوتیزم در راستای بهبود عملکرد استفاده کرد، اما این فرآیند قادر نیست که افراد را از آنچه که هستند، قوی‌تر کند.

منبع مقاله

https://psychcentral.com/lib/all-about-hypnosis-and-hypnotherapy#1

مترجم: مجید صادق‌حسینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

02122476041