روانشناسان سعی میکنند مردان را یاری کنند تا از دیگران کمک بگیرند و با آنها خودمانی صحبت کنند.
تحقیقات نشان می دهد که…
طبق گزارش موسسهی ملی سلامت روان (NIMH)، تقریبا شش میلیون مرد آمریکایی در سال، از افسردگی رنج میبرند. با این وجود، روانشناسان نسبت به این موضوع آگاهی دارند که مردان- برای مشکلات سلامت روان خود- بهمراتب کمتر از زنان به دنبال دریافت کمک هستند و این در مورد مشکلِ افسردگی شدیدتر است.
به گزارشِ کارزارِ اطلاعرسانی عمومی موسسهی ملی سلامت روان تحت عنوانِ «مردان واقعی، افسردگی واقعی»- احتمالا بعید است که مردان به علائم افسردگی اذعان کنند و در پی دریافت کمک باشند.
محققان و پزشکان دریافتهاند که علائم رایجِ افسردگی (احساس غم، حقارت و گناه مفرط) ممکن است در اغلبِ مردان، نشاندهندهی تجربهی افسردگی نباشد. اگرچه مدت زمان زیادی از شروع تحقیقات، برای صحه گذاشتن بر ایدهی «افسردگیِ مختص مردان آغاز نشده است، اما این امکان وجود دارد که مردان، در عوض، افسردگی خود را از طریقِ اختلالات خواب، افزایش خستگی، تحریکپذیری و عصبانیت (بعضا با ماهیت توهینآمیز) و از دست دادن تمایل به کار و سرگرمی ابراز کنند. همچنین نشان داده شده است که مردان به قصدِ خوددرمانی، بیشتر از زنان به مواد مخدر و الکل روی میآورند؛ این میتواند نشانههای افسردگی را پنهان و تشخیص و درمانِ موثر آن را دشوارتر سازد.
روانشناسان، همچنین در حال بررسی این موضوع هستند که آیا مردانِ افسرده سعی میکنند افسردگی خود را با کار زیاد پنهان کنند یا خیر. مقصود این مطالعه، آن مردانی هستند که از طریق رفتارهای مخاطرهآمیز، خود را در معرض آسیب قرار میدهند. افسردگیِ درماننشده میتواند مشکلات شخصی، خانوادگی، مالی و حتی خودکشی را به دنبال داشته باشد. به گفته موسسهی ملی سلامت روان، مردان در ایالات متحده، چهار برابرِ زنان، خودکشی میکنند که این ممکن است ناشی از شیوع بیشتر افسردگیِ درماننشده باشد. با این حال، جای امیدواری است که هشت مورد از هر ده مورد افسردگی، به درمان پاسخ میدهند.
آرون روکلن، روانشناس و دکتری دانشگاه تگزاس، میگوید: مردانی که بیشتر از دیگران به خدمات سلامتِ روان نیازمند هستند، از قضا کمترین تمایل را به «دریافت کمک» دارند. او، تحقیق در مورد روشهای جایگزین و مواجهه با گروههای مقاوم در برابر مشاوره را آغاز کرده است. علاوه بر این، روکلن و همکارانش به این موضوع پرداختهاند که چگونه نقشِ سنتیِ مردانه- که بیانِ عاطفی را محدود و توجه فکری را در جهتِ موفقیت، قدرت و رقابت تشدید میکند- با پیامدهای منفیِ جسمی و روانی (مانند مشکلات روابط، افسردگی، اضطراب) مرتبط است.
رونالد لوانت- رییس کالج علم و هنرِ باکتل در دانشگاه اَکرِن آمریکا- اصطلاحِ «الکسیتایمیای مردانهی هنجارگرا» را برای توصیف مشکلاتِ عظیم مردان در بیان احساسات خود- که احتمالا در افسردگی و موانع درمانِ آن نقش دارد- ابداع کرده است. اختلالِ الکسیتایمیا که به آن «نارساییِ هیجانی» یا «ناگوییِ خُلقی» نیز گفته میشود، بیانگر ناتوانی فرد در ابراز هیجاناتِ خویش است. افرادِ مبتلا به این اختلال، غالبا چهرههایی سرد و رسمی دارند که در بروز و شناسایی احساساتِ خود با مشکل مواجه هستند و در موقعیتهای مختلف زندگی، واکنشهای عاطفی مناسبی از خود نشان نمیدهند.
به گفته موسسهی ملی سلامت روان، پزشکان همچنین ممکن است علائم افسردگی را در مردانِ مسن نادیده بگیرند. تشخیصِ افسردگی در مواقعی که مردان، مشکلاتِ دیگری مانند بیماری قلبی، سکته مغزی یا سرطان دارند، میتواند دشوار باشد. زیرا این مشکلات، علائم افسردگی را به دنبال دارند یا همراه با مصرف داروهایی هستند که ممکن است عوارض جانبیِ منجر به افسردگی داشته باشند. با این حال، شناسایی افسردگی در میان سالمندان، بسیار مهم است، زیرا آنها- بهویژه مردان سفیدپوست و مسن- بالاترین میزان خودکشی را دارند. محققان در تلاشند تا به پزشکان کمک کنند که افسردگی را در آن دسته از افرادِ مسن که به داروهای درمانی، رواندرمانی یا ترکیبی از هر دو بهخوبی پاسخ میدهند، شناسایی و درمان کنند
آنچه تحقیقات نشان میدهند
بینشِ جدید در رابطه با ماهیت و گسترهی افسردگی در مردان، باعث میشود که روانشناسان و سایر متخصصان سلامت، تحقیقات و روش درمانِ متفاوتی را در پیش بگیرند. پزشکان بیش از پیش به این موضوع واقف هستند که باید نسبت به علائم خطرِ افسردگی در مردان که متفاوت از علائمِ افسردگی در زنان است، حساسیت به خرج دهند. روانشناسان و سایرِ متخصصان سلامت روان نیز با توجه به مقاومتِ بیشتر مردان در برابر درمان، معذب بودن آنها از بیان عواطف خود، ریسک بالاترِ خشمِ اهانتآمیز، سوءمصرف مواد، رفتار پرخطر و خودکشی، به مسائل مربوط به سلامت روان در مردان توجه ویژهای دارند.
چگونه از تحقیقات بهره میبریم؟
روانشناسان با دریافتنِ این موضوع که چگونه کمک طلبی افسردگی در مردان متفاوت است، میتوانند یافتههای خود را به پزشکان، اعضای خانواده، دوستان و کارفرمایان منتقل کنند تا به مردان در راستای تشخیص بهتر علائم افسردگی و درمان مؤثر، کمک کنند. به عنوان مثال، کارزارِ موسسهی ملی سلامت روان تحت عنوان «مردان واقعی، افسردگی واقعی»، بر اساس آخرین تحقیقات، اطلاعاتِ بهروز و هنرِ سخن گفتنِ جسورانه و زبان مستقیم، دربرگیرندهی روایاتِ واقعی مردانی است که افسردگی خود را با موفقیت درمان کردهاند.
پزشکان، همچنین تغییراتی را برای ارتباط با مردان و سازگاری با آنها ایجاد میکنند. بهعنوان مثال، دکتر جان رابرتسون- رییس سابق انجمن مطالعات روانشناختیِ مردان و مردینگی- در طراحی اتاق مشاورهی خود، از روکشهای چوبی، صندلیهای چرمی و هنری با تمِ ورزشی استفاده کرده است. او همچنین از اصطلاحات مردپسند مانند ملاقات یا مشورت به جای «جلسات» و استراتژیها و مقاصد به جای «درمان» استفاده میکند.
دکتر مارک کیسلیکا-روانشناس و مشاورِ کالج نیوجرسی- نیز با مراجعان مرد خود قدم میزند و به فعالیتهای مشترکی روی میآورد که برای مردان، بسیار سادهتر از نشستن و صحبت کردن در مورد احساساتشان است.
منبع:
https://www.apa.org/topics/men-boys/depression
مترجم: مجید صادقحسینی